دلنوشته ها

دلنوشته ها

دلنوشته ها

دلنوشته ها

تنها غزل فروغ

سلام 

ممنون از همه دوستایی که برام پیام تبریک گذاشته بودند. 

و یه تشکر ویژه از همکلاسی عزیزم که بالاخره غزل فروغ رو برای من گذاشت .

حیفه که بقیه نخونند با اجازه برای شما می نویسم.

 

 فروغ فرخزاد:

چون سنگها صدای مرا گوش میکنی
سنگی و ناشنیده فراموش میکنی

رگبار نو بهاری و خواب دریچه را
از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی

دست مرا که ساقه سبز نوازش است
با بر گ های مرده هم آغوش میکنی

گمراه تر از روح شرابی و دیده را
در شعله می نشانی و مدهوش میکنی

ای ماهی طلایی مرداب خون من
خوش باد مستیت که مرا نوش میکنی

تو دره بنفش غروبی که روز را
بر سینه می فشاری و خاموش میکنی

در سایه ها فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه از چه سیه پوش میکنی؟

نظرات 4 + ارسال نظر
دوست جون شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ

سلام خوبین با زحمت های ما.چه عجب بالاخره به روز شدیشعر زیبایی است. من را یاد خاطرات دبیرستان و دفتر خاطرات دوستان می اندازد.یادش به خیر

مهرداد جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:39 ق.ظ http://khatereye-eshgh.blogfa.com

سلام آپ کردم.....
فرهنگی که داره فراموش میشه.......[گل]

مصطفی جوادی شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:39 ق.ظ

سلام .تر کیب ما را عوض کن

مهرداد شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:12 ب.ظ http://khatereye-eshgh.blogfa.com

مرسی عزیزم.....ایرانی و پایدار باشی.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد